مفاخر آذربایجان *** Azərbaycan xadimləri
علی فتحی(آلتین)*آذربایجان ،مراغا، ایران ، آذری و تورکی شعرلری
تاريخ : دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 | یازار : علی فتحی (آلتین)
+0 به یه ن

سالار: سردار، رهبر و رئیس ، فرمانده

سهند:(ساو + آن + د یا تی) ،کوه واصل به وحی

آیتین:مبارک، مهتاب

بویرا: پیچیده، مچاله

افشار: انکه کاری را سریع وصریح انجام دهد و مشکلی را حل نمیاید

پاشا: فرمانده کل قوا

خاقان: خان بزرگ خان خانان

ایلقار:یورش ، تهاجم حمله

ایهان: آی +خان ،پادشاه ماه

اورهان: مناسب ، اوغورخان

هاکان: خان خانان ، امپراطور

سئیحان: جاری وروان،خروشان،جوشان

سارمان: قوی هیکل،تنومند

آتیلا: نام پادشاه قبیله هون که امپراطوری روم شرقی را شکست داد

اژدر: اژدها ، قوی و قدرتمند

ائلمان:سمبل و نشانه ایل

تئلمار: مترجم، شیرین زبان

ساغمان: مقاوم ،دارای استقامت

تئلمان: مترجم، شیرین زبان

بای بک:شخص عالیمقام، بابک خرمدین، بیگ بزرگ، سرور عالیمقام

ماوی: آبی آسمانی، نیلگون، آبی،

ائل شن: مسرور و شاد شونده به همراه ایل

ائلیار:دوستار قوم ، یاور و پشیتیبان ملت

ائلیاز:بهار ایل ، مایه خرومی و نشاط سرزمین

اتابک: دایه مربی

آتیلا:مشهور شناخته شده

آدالان:شناخته شده ، صاحب شان و شهرت

آدلان:معروف شو

آدلی: نامدار

آراز: سعادت ، خوشبختی ،

ارسلان: شیر غران

خزر: گشت و گذار کننده ، پیشرفت کننده

ارمان: بی باک ، جسور ، توانا ، آرزو، هوس

اسلان: شیر ، دلیر ، قوی ، جسور

افشین: لباسی که به هنگام رزم پوشند

اشکین: قایق اینده انکه موفق به پیشروی شود

آغایار:بزرگ و شایسته حرمت

آنلار:فهمیده ، درک کننده

آنیل: معروف ، نامدار، نامی

آیدین: روشن ،درخشان

ایماز: بی رنج و غصه

اوجامان: بلند مرتبه و معظم

اومید: آرزو،امال ، خواسته

بابک(بای+بک):شخص عالیمقام، بابک خرمدین، بیگ بزرگ، سرور عالیمقام

باشکان: مدیر ، سرپرست

باشمان: مدیر، سرپرست، رهبر

بایرام: روز به یاد ماندی

بایسان: دارای شان و منزلت

تئلمان: زبانشناس ، ادیب

تانیل: شهیر ، سرشناس و مشهور

تایان: تکیه دادن ،

تایلان:خوش قد و قامت

تایماز:پابرجا، استوار

تیمور:آهن، غیره شکننده

چاپار: قاصد پیک،

سانلی : لایق حرمت

سایمان: حسابدار، محاسب

سولدوز: ستاره آب ، نام قدیمی سیاره عطارد

شانلی: مشهور

شاهین: پرنده ای شکاری

قارتال: عقاب، قدرتمند و قوی

یالین: شعله ، درخشان

جئیحون: نام قدیمی رود« آمودریا»،خروشان وجوشان

نورپاشا: پاشای نورانی

وورغون:دلباخته وشیفته،مفتون،شیدا،فریفته وواله گشته

دانیشمان:مشاور،رایزن،طرف شور ومشورت

سٶنمَز: همیشه روشن وشعله ور،آنکه تاابد بسوزد وپرتوافشانی کند

یاشار: عمرکننده، زندگی کنند

آشار: آذوقه،خوراک،غذا

گالان: در ادبیات ترکی به معنی جاوید ، ماندگار

اَرال:قهرمان ، آنکه جوانمرد وشجاع باشد

اَرسین: قهرمان وجسور باشد ،مرد باشد

یاشا:زنده باد

ائل اوغلو:پسرایل وعشیره ،اولاد وطن ،پسربیگانه ،غریبه ،ناآشنا

ائل سئوَن: دوستدار میهن وقوم ،خواهان خلق ومرز وبوم

باهادور / باهادیر :دلاور

بایسان: بسیار گرامی، برازنده

بوْیسال:راست قامت

بوْیسان: مهیب، گردنکش

بوْیشان: قد بلند

چنگیز: دریا، دوست، پشتیبان، فرستادة آسمان

آرتیلان: زیاد شونده

آرتین: معصوم، سرشار، بلور

آرمین: آرام، ملایم، نرم

آیما: به خود آمدن ،بیدار شدن

آیتیم: ترانه، جمله

ائلمان: سمبل ونشانۀ ایل

ائلشَن: مسرور وشاد شونده به همراه طایفه وایل ،مایۀ شادی وسعادت خلق،خوشحال وشاد کننده

ایلیش: تماس، برخورد، نزدیک، فضول، مونس

ایلیشان: نشان، هدف

ساریمان:زرد فام

سالمان: واریزه، خرد و ریز، سربهوا، آهنگر

سالین: جَست، ادا، آزاد، آویخته، تشک، انبار، خزانه

سالینا: به سلامتی، به نیکی

سامارا: نامه، مکتوب

ساناتا:مفتون، شیفته

ساوالان:جذب کنندة صدا، وحی گیر، گیرندة هدیه، باجگیر، کوه نوک تیز، نام بلندترین کوه آذربایجان

سایرام: کم عمق، کم مایه، جلوه گر، گِل،

سایران: تفریح، سخنور

سایقین:محترم، گرامی

سایلار:اعداد

سایلام:لوله، گلولة پشم، کلاف پشم، انتخاب

سایلان:گرامی، پرتگاه

سایما:شمارش، ارزش گذاری، دوختها و زینتهای روی لباس

سایمان:شمارنده، محاسب، حسابدار، دلاور گرامی، ادوات، سلاح و یراق

سویلا: روح حامی انسان در دین باستانی ترکان

سیلار: زردآلوی وحشی،

سیلای: کم اشتهاء،

قایماز : جسور،

میشیل: حالت کسی که در کمال راحتی خوابیده باشد، صدای نفس کشیدن آرام،

هایلار: خواننده،

یانیل: وصف، راز، ملکه، گناه،

آردا: یادگار

ائمیل: ساکت ، آرام، بی آزر

بهادر: دلیر ، شجاع

توغرول(طغرل): پرنده شکاری از خانواده باز

آیقین:حیران،شیدا،عاشق

آیماز:بی رنج و غصه



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: نام های پسرانه ترکی پرطرفدار
یارپاق لار: [1]
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :