مفاخر آذربایجان *** Azərbaycan xadimləri
علی فتحی(آلتین)*آذربایجان ،مراغا، ایران ، آذری و تورکی شعرلری
تاريخ : یکشنبه 9 آذر 1393 | یازار : علی فتحی (آلتین)
+0 به یه ن
ریشه نام آزربایجان (آذربایجان):

با جمع بندی نظر افراد مختلف كه در  زیر اورده شده اند  ریشه نام اذربایجان در كل بصورت زیر است :
آز -    آس (از اقوام باستانی تركان)
ار -   یر (جوانمرد)
بای -  بَی (بزرگ)
جان - گان (یكی از پسوندهای مكان تركی)
بطور كلی به معنی محل زندگی آز جوانمرد و بزرگ

نام و ریشه اذربایجان از نظر افراد مختلف:


_نام و ریشه آزربایجان(آذربایجان) از نظر "میر علی سیدف"


میر علی سیدف دانشمند بزرگ تورك نام آزربایجان را وابسته به عوامل اسطوره ای و اعتقادی دانسته و این واژه را چنین تفكیك و توجیه می كند.
آز: نیت خیر٬ سود٬ منفعت و نیز نام یكی از طوایف بزرگ تورك كه در كتیبه های دشت اورخون نام آنها به كررات آورده شده است٬ حتی برخی معتقداند نام قاره آسیا از نام این قبیله كه در اكثر نقاط آن پراكنده شده بودند گرفته شده است. لغت آز در نام روستایی باستانی به نام «هاس» و یا «آس» متعلق به 4 هزار سال پیش برجا مانده است
ار: مرد٬ انسان٬ جوانمرد. این واژه در آخر نام های طوایف تورك دیده می شود. تاتار (مرد تات. در اینجا غیر مسلمان)٬ خزار٬ قاجار٬ ماجار
در توركی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی را منتصب به آن می كرد. همان پسوندی كه در توركی مدرن معادل پسوند (لی) یا (لو) می باشد.
آز هم نام قومی كه در آزربایجانهای كنونی و شرق توركیه سكونت داشتند و بر آنجا حكمرانی می كردند می باشد. كه كلمه از+ار می شود (آزار) یا همان" آزر" امروزی.
تركیب دو واژه ی آز و ار یعنی «آزار» به معنای مرد خوش نیت و به طور مجازی یعنی قبیله با بركت٬ این واژه به گونه ای دیگر در نام رود تاریخی منطقه آزربایجان یعنی «آرآز» به حیات خود ادامه میدهد. در مناطق روستایی اهر این واژه را «ارآز» تلفظ می كنند.
بای: كلمه بای در زبان توركی به معنی بیگ٬ غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا٬ توانگر٬ حاكم ٬ دانا٬ و .... است.
گان (قان): پدر٬ خان٬ شاه و سرور و معانی از این دست را می رساند
پسوند توركی "جان" ، "-غان- " ،"-قان- "، "-گان- "، "-كه ن- " نشان دهنده جا، مكان و محل های جغرافیائی است. مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا می باشد. چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند: ورزقان، گوگان، گرگان، طالقان، زنگان (زنجان امروزی)، سیرجان، كمیجان و.....كه این پسوند بعد از ورود تبدیل به ج  شده است
سیدف این واژه را در حالت كلی به معنای «پدر توانگر مبارك» معنی می كند. اكثر محققان تورك با این نظریه موافق اند٬ و هر روز شواهد زیادی بر اثبات این ادعا به دست می آورند.


_نام و ریشه آزربایجان از نظر "اسماعیل هادی"


آز/آس+ار+بای+جان
آز/آس : نام قومی است كه در سرتا سر آسیا زندگی می كرده اند و احتمالا نام قاره آسیا نیز برگرفته از نام همین قوم است
ار: به معنی انسان یا شخص دلاور است
نام رود ارس (آراز) نیز از دو كلمه ار+آز تشكیل یافته است
بای: امیر، غنی، شریف
جان: پسوند مكان كه در اسامی شهرهایی مانند بایلاقان، گوگان و زنجان (زنگان) دیده می شود
بنابر این معنی كلمه " آزربایجان " می شود : محل زیست آس ها، موطن مردم شریف آس، زیستگاه قوم آس


_نام و ریشه آزربایجان از نظر پروفسور "زهتابی"


كلمه "آزربایجان" در زبان یونانی بصورت "آتروپاتئنا"، در زبان ارمنی "آتروپاتكان" و در فارسی "آذربایگان" می باشد
آتروپات نام یكی از سرداران معروف آزربایجان بوده است. به نظر پروفسور زهتابی، كلمه "آتروپات" را می توان به شكل زیر تجزیه كرد
آت(اود) + ور-ار (قهرمان، دلاور) + پات (محافظ)(دراینجا محافظ آتش)
آتروپاتئن: (سرزمین محافظان آتش)
بنابراین ریشه كلمه "آتروپاتان" به شكل زیر است:
اود + ار + پات + آن (پسوند جمع كه از زبان تركی به زبانهای فارسی و ارمنی قرض داده شده است): یعنی سرزمین محافظین آتش. پس از استیلای اعراب، آتروپاتن تبدیل به "آزربایجان" شده است.


_نام و ریشه آزربایجان از نظر استاد "پرویز یكانی زارع"


استاد پرویز یكانی زارع مورخ سرشناس در باره اسم آزربایجان اینچنین می گوید: كلمه آزربایجان در اصل از " هازار بای گان " متشكل از " هآذ+ ار+ بای+ گان یا قان معرب شده یعنی جان" می باشد.
"هآز یا هآس" نام قومی از تركان قدیم بوده و در نوشته های قدیم" اورخون یئنی سئی" نامبرده شده است. عده ای از پژوهشگران از جمله " بارتولد" وابستگی هآزها را با قبایل "توروك" كه كتیبه های آشوری از ۱۴۰۰قبل از میلاد آنها را ساكنین اطراف دریاچه اورمی معرفی میكنند, محتمل میدانند. همچنین هآز در لغت تركی معنی اوغور و نیت خیر میدهد
"آر" دارای منشا, تركی بوده و به معنی انسان می باشد. این واژه بصورت پسوند به واژه های دیگر چسبیده و نام قبایل را بوجود می آورد. مانند: ( آوار- خزار یا خزار- ماجار یا مجار- قاجار یا قجر و...). هآزآر به معنی قوم و قبیله ای كه بعد ها با تغییرات مختصری در فارسی و عربی به " آزر" تبدیل شده است. چون شخص زرتشت (در تركی یعنی كسی كه كامل می فهمد) و مادرش "دغدو" (در توركی یعنی كسی كه زائید) و خدای شان " اهار ماجدا " (در توركی یعنی برترین و بالاترین روح انسانی) متعلق به فرهنگ و مردم تورك این منطقه بوده اند و با توجه به تقدس آتش در دین زرتشت بعدها این كلمه در میان پارسیان مرتبط به آتش شناخته شد كه چندان درست نیست، البته خورشید و آتش دراعتقادات توركان سخا بسیار محترم و نجات بخش انسانها شناخته می شدند چرا كه با كمك نور و آتش بود كه توركها توانستند سد آهنی كه ذوالقرنین در برابرشان ساخته بود را به آتش كشیده و وارد این جهان بشوند
"بای" یا "به ی" یا  "بیگ, بیك" به معنی غنی, توانگر, رئیس, قبیله, حاكم و... از طرفی "بایماق" در تركی به معنی تكامل و پیشرفت می باشد.
"گان" در زبان تركی با قبول تغییرات اوایی به "قان" ( و در زبان عرب به جان) مبدل شده و دارای معانی زیادی چونپدر, خاقان و... می باشد, و "قان" در تركی علامت فاعلی با تاكید و مبالغه است (چالیشقان) و بایقان به معنی تكامل یافته و بسیار پیشرفته، همچنین از پسوند "گان" به معنای محل استقرار و زندگی اقوام استفاده می شود مانند زانگان (زنجان)، گوگان، ممگان و غیره.
پس آزربایجان در صورت اصلی "هازار بای گان" بوده است یعنی محل زندگی قوم "هاز"، كلمه هازار در طول زمان به خزر نیز تبدیل شده است



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: ریشه نام آزربایجان (آذربایجان)
یارپاق لار: [1]
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :