نگاهی به لالایی در زبان، فرهنگ و فولکلور آذربایجان
دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی :انسان از ابتدای آفرینش دوستدار نظم و هماهنگی بوده است. این نظم و هماهنگی تا حدی پیش رفته که حتی اصوات هم تابع نظم شده و آهنگ ها را به وجود آورده است. طبیعت و سرشت آدمی همواره از شنیدن موسیقی و ریتم زیبا به وجد آمده، مشعوف می شود و در این میان، حتی لالایی های مادرانه نیز حکایت از این موضوع دارند.
آنچه به عنوان لالایی در گوش نوزاد خوانده می شود، حکایت از ظرایفی دارد
که ضمن انتقال آرامش به کودک، به وی فرهنگ و فولکلور را نیز منتقل می کند.
آنچه امروز به عنوان لالایی در گوش کودک خوانده می>شود، حکایت از
گذشتگان دارد؛ گذشتگانی که این لالایی را برای اولین بار بر زبان آورده اند
و این لالایی ها از نسلی به نسلی و بصورت سینه به سینه به امروز انتقال
داده شده است.
هر منطقه ای و هر قومی برای خود لالایی ها و سبک های خاصی دارند و حتی نام
لالایی در فرهنگ های مختلف، متفاوت است. در منطقه آذربایجان، مادر برای
نوزادش، در خلوت دو نفره شان »لای لای« می خواند و از امیدها و آرزوها، بیم
ها و ترس ها، شکوه ها و ناله ها و… سخن می>گوید. اما نکته مهم در
لالایی های مادران آذربایجان، استفاده از فرم بایاتی در بیان آنهاست. از
آنجا که بایاتی جزئی جدایی ناپذیر از فرهنگ مردم آذربایجان شده است و در
شادی ها و غم ها، آگاهانه یا ناخودآگاه از مضمون بایاتی سود می برند، در
لالایی گویی نیز بایاتی کاربرد خاص خود را یافته است.
در اینجا چند نمونه از لای لای های معروف مادران آذربایجان را می خوانیم و سپس اشاره مختصری به مضمون آن خواهیم داشت:
لای لای دئدیم یاتاسان
قیزیل گوله باتاسان
قیزیل گولون ایچینده
شیرین یوخو تاپاسان
یکی از زیباترین گل ها در فولکلور آذربایجان، همانا گل محمدی می باشد که با
عطر و بوی دل انگیزش، دوست داشتنی تر می نماید. و چه زیباست تشبیه فرزند
به این گل، چرا که فرزند از دید والدین، زیباترین و خوشبوترین گل روی زمین
است. مادر در گوش فرزندش می خواند: لالایی گفتم که بخوابی… در میان گل های
سرخ فرو بروی… در میان گلهای سرخ… خوابی شیرین بیابی…
لای لای دئدیم اوجادان
سسیم چیخمیر باجادان
تانری سنی ساخلاسین
چیچکدن، قیزیلجادان .
»باجا« یا »پاجا«، در خانه های قدیمی آذربایجان، محلی
برای ورود نور به منازل بود که کاربردهای دیگری هم داشت. این همان سوراخ
سقف است که در روز چهارشنبه سوری، پسرها شال خود را به منازل همسایه ها می
انداختند و هدیه می خواستند. »چیچک« و »قیزیلجا« نیز همان بیماری های سرخک و
آبله هستند که در قدیم از بیماری های صعب العلاج به شمار می>رفت. مادر
آمیزه محبت خود را اینچنین به فرزندش منتقل می کند: با صدای بلند لالایی
خواندم برایت… اما صدایم از روزنه خانه بیرون نرفت… خدایم تو را نگهدارد…
از بیماری هایی مثل سرخ و آبله…
لایلای دئدیم یاتینجا
گؤزلرم آی باتینجا
جانیم دوداغا یئتدی،
سن حاصیله چاتینجا.
امان از مهر مادری! … با هم از فداکاری های مادرانه در این لالایی به چشم
می خورد. لالایی گفتم تا زمانی که بخوابی… حواسم هست که ماه من بخوابد…
جانم به لبم رسید… تا تو به اینجا (یا به سر و سامان) برسی…
بالامین یوخوسو گلیر
لای لایی نین سسی گلیر
اوزاق-اوزاق داغلاردان
بالامین داییسی گلیر
به واسطه محبت خواهرانه به دایی فرزندش، اینجا نیز مادر با فرزندش سخن می
گوید و به او وعده آمدن دایی را می دهد. مادر می خواند: فرزندم خوابش می
آید… صدایی لالایی اش می آید… از کوههای دور دور… دایی فرزندم می آید…
لای لاییْ نام یات بالام
گوُن ایله چیْخ بات بالام
من آرزوما چاتمادیم
سن آرزووا چات بالام
این لالایی به نوعی نشانگر شکوه مادر از زمانه و آرزوی بهترین ها برای
فرزندش می باشد، چنانکه می گوید: من برای تو لالایی(آرامش) هستم، فرزندم
بخواب… همراه خورشید (نشان دهنده عظمت، بزرگی، نور و شوکت) بیا و برو… من
به آرزویم نرسیدم (ناکامی مادر)… تو به آرزویت برس، فرزندم…
لای لای آهو گؤز بالام
لای لای شیرین سؤز بالام
گؤزَل لیکده دونیادا
تکدی منیم اؤز بالام
در فولکلور آذربایجان، آهو نماد زیبایی است و در این لالایی، مادر فرزند
خود را به مثابه تمام زیبایی های عالم می بیند و می گوید: بخواب کودک
زیبایم که چشمانت از زیبایی به مانند آهوان است… بخواب فرزند شیرین سخنم…
در میان زیبایی های عالم… کودک من از همه زیباتر است…
لالاییْ نام اؤز بالام
قاشی قارا گؤز بالام
دیلین بالدان شیرین دیر
دوداغیْندا سؤز بالام
این لالایی نیز مانند لالایی بالایی نشان از ستایش فرزند در مدح نوزادش
دارد. اما چیزی که این لالایی جلب توجه می کند، اشاره به زبان فرزند است،
چنانکه می گوید: من برای تو لالایی(آرامش) هستم، فرزند دلبندم… ای که چشم و
ابرویت سیاهند (که در ادبیات آذربایجان، زیباترین چشم و ابروها سیاه
هستند)… زبان تو (ترکی آذربایجانی) از عسل هم شیرین تر است… بر لبانت سخن
ها داری با این زبانت…
لایْ لایْ دیلین دوز بالام
دیل آچ گینان تئز بالام
من اوتوروم سن دانیْش
شیرین شیرین سؤز بالام
در این لالایی، محبت مادر به فرزندش به اوج می رسد و این است مهر مادر
آذربایجانی به فرزند دلبندش، که می خواهد هر چه زودتر صدای فرزندش را بشنود
و با او سخن بگوید. مادر خطاب به غنچه باغ زندگی اش می گوید: بخواب فرزندم
که زبانت بانمک است… زودتر زبان باز کن عزیزکم… تا من بنشینم و تو سخن
بگویی… با زبان شیرینت برایم سخن ها داری…
لای لای بالام گوُل بالام
من سَنَه قوربان بالام
قان ائیلَه مَه کؤنلوُموُ
گَل مَنَه بیر گوُل بالام
بخواب فرزند همانند گلِ من… الهی که من به قربان تو بروم فرزندم… دل مرا
خون مکن… بیا و برایم بخند فرزندم… آری! مادر منتظر خنده فرزندش است و چشم
انتظار نشسته تا گل از گل فرزندش بشکفد و او نظاره گر به بار نشستن
آرزوهایش باشد. حتی در میان خواهش هایش برای خندیدن نوزادش، به او التماس
می کند که دلش را خون نکند و برایش بخندد و در این میان قربان صدقه کودک
نیز می رود.
لای لاییْ نام گوُل بالام
تئل لَری سوُنبوُل بالام
کَپَنَک دَن سئرچَه دَن
یوخوسو یوُنگوُل بالام
در فولکلور آذربایجان، از هر یک از اجزای طبیعت بعنوان نمادی جهت معرفی
خصوصیات افراد استفاده می شود. در این لالایی، خواب سبک نوزاد به خواب سبک
پروانه و گنجشک تشبیه می شود و مادر می گوید:
من برای تو لالایی(آرامش) هستم، فرزند مانند گلم… ای که گیسوانت همانند سنبل>هاست… از پروانه و گنجشک… خواب تو سبک تر است دلبندم…
***
قطعاً لالایی هایی از این دست در ادبیات و فولکلور ما فراوان است و این،
تنها نمونه کوچکی از تمام لالایی هایی است که مادر آذربایجانی برای فرزندش
می خواند. لالایی آذربایجان، از نظر مضمون، وسعت، شاعرانگی و ایهام کم نظیر
است. متاسفانه دیده می شود که مادران امروزی، گاه به جای خواندن این
لالایی های زیبا و پرمضمون، در گوش فرزندان خود لالایی هایی به زبان فارسی
می خوانند. اما باید به این مادران یادآور شد که اولاً کودکان دوزبانه به
اذعان محققان و اندیشمندان این رشته، دارای هوش طبیعی بالاتری هستند و در
ثانی، امروزه با پیشرفت تکنولوژی و وجود رسانه ای به نام تلویزیون در خانه
ها، کودک دلبند شما در یادگیری زبان فارسی مشکلی نخواهد داشت.
پس پیشنهاد می کنیم مادران فرهیخته ضمن پاسداشت زبان مادری، نگران یادگیری
زبان رسمی کشور در آینده برای فرزندانشان نباشند و این موضوع را حتی در
لالایی هایی که برای دلبندان و نور دیدگان خود می خوانند نیز لحاظ کنند تا
آینده هوشی کودکان خود را نیز تضمین کرده باشند.
گؤنده ر بؤلوم لر: نگاهی به لالایی در زبان، فرهنگ و فولکلور آذربایجان
نرم افزار چندرسانه ای اِستَیقَظَ
به معنی بیدار شویم
توسط شرکت مراغه آنلاین رونمایی خواهد شد
جزئیات بیشتر تا 2 روز آینده
شرکت مراغه آنلاین فقط سایت های زیر را اداره می کند
عصر طلایی ظهور مختص آقا امام زمان (عج)
مراغه آنلاین معرفی شهر مراغه و ...
ائلشن متفاوت تر از همه دانلود پروژه و مقالات
مفاخر آذربایجان مختص دانشمندان و بزرگان
ایران و آذربایجان
سایت پایگاه شهدای خیبر مراغه
مراغه آنلاین نیوز
سهند آنلاین به زودی
سایت روستاهای باتمانقلنج - شیخ الاسلام -
کله نو - کهل بلاغ - عزیز آباد
و شبکه های اجتماعی که ما در آن حضور داریم
در سایت عصر طلائی ظهور
معرفی شده اند.
با آرزوی موفقیت و سلامتی و
عاقبت به خیری شما عزیزان
به بزرگی خودتان ببخشید که
نمی توانم زیاد به سایت برسم.
گؤنده ر بؤلوم لر: جمهوری اسلامی ایران
· قابلیت پخش زنده شبکه ولایت با پنج کیفیت مختلف.
· قابلیت پخش زنده شبکه الولایه با چهار کیفیت مختلف.
· دارای آرشیو کامل برنامه های شبکه ولایت تا تاریخ 19/08/93 همراه با متن برنامه ها.
· قابلیت دانلود و پخش آرشیو برنامه های شبکه ولایت.
به هنگام کلیک بر روی هر یک از آیتم
های بخش آرشیو در صورت وجود متن و یا خلاصه متن نمایش داده می شود و در
صفحه مربوط چهار آیتم بالای صفحه مربوط به پخش و دان لود فیلم و صوت می
باشد.
پخش صوت برنامه / دانلود فایل صوتی برنامه
/ پخش فیلم برنامه / دانلود فایل فیلم برنامه
· امکان بروزرسانی آرشیو برنامه ها از طریق اینترنت.
· اشتراک گذاری متن برنامه ها از طریق شبکه
های اجتماعی
و یا ذخیره کردن آن ها در حافظه گوشی و قرار دادن در
نرم افزارهای ویرایشگر متن.
· قابلیت نمایش جدول پخش هفتگی و روزانه برنامه ها
بصورت آنلاین از سایت ولایت تی وی.
· دارای قابلیت جستجو در فهرست آرشیو برنامه ها
و همچنین در متن برنامه ها.
· قابلیت مشاهده تمام اخبار سایت شبکه ولایت.
· امکان ارسال نرم افزار از طریق بلوتوث
قابلیت پخش زنده هر دو شبکه (فارسی و عربی)، آرشیو برنامه ها (با قابلیت مشاهده متن و خلاصه برنامه و دان لود صوت و فیلم آنها)، بروز رسانی ، اخبار سایت، جدول پخش برنامه ها، جستجو
گؤنده ر بؤلوم لر: ارائه نرم افزار همراه ولایت - نسخه 2.1 (پخش زنده و آرشیو برنامه ها و سایت شبکه ولایت)
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
خادم المهدی (عج)
علی فتحی بنده کوچک خداوند متعال
گؤنده ر بؤلوم لر: امام حسین (ع)
Salam Olsun Aziz Vatan Kardashlarimam
Yorolmiasiz
ChokhLari Siteda Ki Nohani Istillar
Download Ichin Goy Dim
Bi Da Linki
هرگونه کپی برداری با ذکر منبع مانعی ندارد
و با کمال میل پذیرای مطالب و تصاویر و فیلم
و فایل های شما عزیزان هستیم تا با نام
شما عزیزان در سایت قرار بدهیم.
با تشکر از شما عزیزان علی فتحی
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
با مداحی مداح اهل بیت جناب آقای محمد حشمتی
دانلود با کیفیت بالا
http://alifathi.arzublog.com/uploads/alifathi/01_Track_1.mp3
Salamlarını Əziz dostlar əhatə deyil
Mahnı yükləmək Link çox əziz dostlar xahişi ilə oynayır
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
Selamlar Sevgili arkadaşlar kapsayan Değil
Şarkıyı indirmek için link pek sevgili arkadaşlar istek üzerine oynuyor
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیز
لینک دانلود نوحه در حال پخش سایت بنا به درخواست زیاد دوستان عزیز
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
Not covering greetings Dear Friends
Link to download the song is playing on the request of many dear friends
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
لا تغطی تحیات أیها الأصدقاء
رابط لتحمیل الأغنیة یلعب على طلب العدید من الأصدقاء الأعزاء
لبیک یا امام حسین (ع)
http://up.sedayab.com/1444674187.mp3
Download mersiye site
دانلود نوحه سایت
İndir dirge sitesi
Download Nohah SITE
گؤنده ر بؤلوم لر: جمهوری اسلامی ایران
شیعیان در سر هواى نینوا دارد حسین
خون دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه و جدش به اشکى شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور جدش مصطفى است
ورنه این بى حرمتى ها کى روا دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مى کند
عزّت و آزادگى بین تا کجا دارد حسین
داغ حسین « شعر استاد شهریار »
محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین گریست ابر خزان هم بباغ و راغ حسین
هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
بهر چمن که بتازد سموم باد خزان زمانه یاد کند از خزان باغ حسین
هنوز ساقى عطشان کربلا گوئى کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حُسینى بخیمه شد خاموش مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت که بوى خون نکند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى خُدایرا چه فروغى است در فراغ حسین
یزید کو که ببیند بناله قافله ها گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
دلم به یاد اسیران کربلا خون شد « استاد شهریار »
محرم آمد و آفاق مات و محزون شد غبار محنت ایّام تاب گردون شد
به جامه هاى سیه کودکان کو دیدم دلم به یاد اسیران کربلا خون شد
از این مبارزه بشکفت خاندان على چنانکه نسل پلید امیّه مرهون شد
بنى امیّه و آن دستگاه فرعونى همان فسانه فرعون و گنج قارون شد
ولى حسین علمدار عشق و آزادى لقب گرفت و شهنشاه ربع مسکون شد
چون نیک مى نگرى زنده آن شهیدانند وگرنه هر بشرى زاد و مرد و مدفون شد
کنون مقابل ایشان بود زیارتگاه کدام زنده به این افتخار مقرون شد
سر و تنى که رسول خدایش مى بوسید به زیر سمّ ستوران خداى من چون شد
به خیمه گاه امامت چنان زدند آتش که آهوان حرم سر به دشت و هامون شد
رسید نوبت زینب که شیرزاد علیست جهان به حیرت از این سربلند خاتون شد
به دوش پرچم آتش گرفته اسلام به کاخ ابن زیاد و یزید ملعون شد
حسین غافله با خود نبرد بى تدبیر که غرق حکمت او فکرت فلاطون شد
تو شهریار به مضمون بلند دار سخن هرآن سخن که جهانگیر شدبه مضمون شد
عزّت و آزادگى بین تا کجا دارد حسین « شعر استاد شهریار »
شیعیان در سر هواى نینوا دارد حسین خون دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه و جدش به اشکى شست دست مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور جدش مصطفى است ورنه این بى حرمتى ها کى روا دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مى کند عزّت و آزادگى بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب مى بندد به روى شاه دین داورى بین با چه قوم بى حیا دارد حسین
دشمنانش بى امان و دوستانش بى وفا با کدامین سرکند مشکل دوتا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جایى که کفن از بوریا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار کاندرین گوشه عزاى بى ریا دارد حسین
شعر ترکی امام حسین ع « استاد شهریار »
یا رب منه بو لحظه دى بیر عمر ایله یارى عشقونده سنون جان ویرورم هر ندن عارى
قان قان ویئن او خلا یا غورى الّى هوادتن اوز اوند روب او خلار منه فنده سنه یارى
قربانوى سلما نظر مر حقوننن جان اوسته وارام نعمتوون شکر گذارى
گرجام بلاده گنه وار باده خدایا گوندر من عطشانه خمار قویما خمارى
دنیا سو اولا من سوسوزى سالماز عطشدن قور تارسا عطشدن منى وصلوندى قوتارى
وردیم سنون عشقونده منه گلدى گمانم بیر باشعرى قالان عاشقون دار و ندارى
بو باشد اسنو نکیدى که سندیدى امانت ردّ ایلورم ایندى سنه آن قوجا یوخارى
دشمن دیدى قول بیعته قوى من دیدیم اولماز عشقم دیدى قان قان چا غیرسان دیدیم آرى
تهیدید ایلینگر منى مرگه نه بو لوگر مرد آننى قانیله یوار اولساغبارى
زهرا چراغى مین بیله طوفانیله سونمز حشره کیمى وار مشعلمون نورى ، شرارى
من ایستسویورم غرتنى دوشمینمونده نینیم گورورسن دشمنون یوخدى چخارى
آخر نفسمدور گل آچوب گلشن جسمم قان اویچره غمیم یوخ اورزوم اولسا سنه سارى
روحیم قوشى چوخداوندیکه قالمو شدى قفسده بیراوخ تو خونوپ قلمبیمه سندردى حصارى
اوخ قلبمى داغون ایلیوپ توکدى داغتدى وردى جالادى ، قانى یره ، قیردى دامارى
زهرا باغنون عنچه لرى گلگرى سولدى تک بیر گونون عرضینده خزان اولدى بهارى
گؤنده ر بؤلوم لر: اشعار استاد شهریار در وصف امام حسین (ع)
دونیا یولونون بیر قارانلیق دونگه لرینده گرفتار اولموشام.
گون دونوپ نه آیدینلیق نه ایشیق
یولسوز بیر انسان
نیسگیلی اورگیمده سونسوز اضطرابلار
ازلدن غمیلع خلوت ائله میشم
گوزلریوین قاباغیندا سیندیم
اوز الیوینن سیندیم ...
آما سن...یانلیزلیخدا سینماغیمی گورماغادا گلمدین
گؤنده ر بؤلوم لر: گئنه حسرت گئنه آخشام گئنه غم
بیر زمانه گلیبدی ائو صاحیبی دای مهمانی به یه نمیر
اؤشاخلار بؤیوب جوان اولوبدی، باجی اؤغلو دایی- خالانی به یه نمیر
قدیمین ده بلری ایستیر یغیشا، عقلیمه گلمیه ن گلیر باشا
ایندی حقه قؤیور قارداش قارداشا، دئیر حقم حق اولانی به یه نمیر
بایرامدا بیر دفعه یئیردیک دویو، قئینردی قازاندا جیزلیغین پیی
ایندی بویوننارا ده ینده آبگوشتین ایی، پیتزا آختاریر دای شؤربانی به یه نمیر
یازیرام بو سؤزو من یانا یانا، منی باغیشلاسین اؤ مهربان آنا
ائله بیر ایش گؤردو خانم قئینانا، دای گلینلر قیز آنانی به یه نمیر
عاشق حیدر چوخلو دالا قالیبدی، یامان اؤزون دردسره سالیبدی
بئش گؤن گئدیب نخجوان دا قالیبدی، گئیدوب گلوب دای دویجانی به یه نمیر
اینجیمه بختینن باخ زمانه یه، زمان انسانلارا یول نشان وئره ر
اوشاخ بویوک آنادیلین به یه نمیر، اوشاخلار بویوکه یؤل نشان وئریر
چایلار جوشقون گلیر دنیانی یخیر، یؤخسولوخ چؤخالیب کاسبی سیخیر
کهریزلر قؤرویوب موتوردان چیخیر، لوله لر چشمیه بئل نشان وئریر
گلین سه سین قئینانیا اوجالدیر،غم شه له سی مرد ایگیدی قوجالدیر
اؤغلانلار ساچ قؤیور قیزلار آزالدیر، ایندی بئی گلینه تئل نشان وئریر
آجین مصیبتینن نه بیله ر توخلار،غیرتلی دردینی اؤرکده ساخلار
پالچیخ آراسیندان چیخان قورقوتلار، شاخ مار ایلانلارا دیل نشان وئریر
که ل آزالیب بیر بیرینن دؤیوشمیر، چاقال اؤزون پلنگینن ده ییشمیر
جیرانلار مات گالیب گلیب سو ایچمیر،قارقالار کهلیکه گول نشان وئریر
ستار نه قدر یازسان سؤز گلیر،زمانین بعضی ایشی اؤرگی دلیر
کؤره کن قیناتایا بیر حربه گلیر، سیله سین وؤرماقا ال نشان وئریر
بیر زمانه گلیبدی نابلد بلده یؤل نشان وئریر
گؤن اؤرتادان سؤرا آخشاما یاخین، بئش تومن پول تاپانلار پول نشان وئریر
آخدی گؤزومین یاشی دؤندو عمانه، شیطان دؤنوب لعنت دئیر شیطانه
بئش کلاس درس اؤخویوب اؤنودو دا شبانه، یئددی دیل بیله نه دیل نشان وئریر
کاتیب یئددی قصرین سونونا، سگیزینه دوقوزونا اؤنونا
صرافلار بویونلارین چکیب قینینا،پالان دوز زرگره لعل نشان وئریر
گؤنده ر بؤلوم لر: بیر زمانه گلیبدی
الا ای داور دانا تو می دانی که ایرانی
چه محنت ها کشید از دست این تهران و تهرانی!
چه طَرفی بست از این جمعیت، ایران جز پریشانی؟
چه داند رهبری، سرگشتۀ صحرای نادانی؟!
چرا مردی کند دعوی، کسی کاو کمترست از زن
الا تهرانیا انصاف میکن: خر تویی یا من؟!
•••
تو ای ادامه مطلب را بخوانیدجوک هایی با یک فارسه و اصفهانیه بود و لره و ترکه بود و ...
را خواهشا نگین
بگین یکی بود
این ها همه توطئه های خارجی ها از جمله انگلیسی ها و آمریکایی هاست که میخوان
بین ایرانیان دعوا راه بیندازند و کشور را غارت کنند
به زودی چند تا کلیپ در این باره در سایت خواهم گذاشت
گؤنده ر بؤلوم لر: شعر تهران و تهرانی استاد شهریار
صبر ایله کونول محنت هجرانه تلسمه
درد اهلی یئتر صبر ایئله درمانه تلسمه
یـــوسف ده زلیخانی محبت له سویردی
سالدیردی زلیخـا اونی زندانـه تلسمـه
دنیایـه وفا ایئلمه چوخ آغلاما کونلوم
دنیا نه وفا قیئلدی سلیمانــه تلسمــــه
کام آلمیــه جاق آیریلیقا باعث اولانلار
عاشیق چاتاجاق سئوگیلی جانانه تلسمه
نسیمی
گؤنده ر بؤلوم لر: تلسمه ( نسیمی )
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسین
ائله گلسین بئله گئتسین
آرامیزدا سؤز اولماسین
ساماوارا اوت سالمیشام
ایستکنه قت سالمیشام
یاریم گئدیپ تک قالمیشام
نه عزیزدیر یارین جانی
نه شیرین دیر یارین جانی
گؤنده ر بؤلوم لر: کوچلره سو سپ میشم